توضیحات
آموزش مدیریت بازاریابی
هنگامی که یک کسب و کار در حال انجام ممیزی برند است، هدف این است که نقاط قوت،
کمبودها، بهترین فرصت های بازار، تهدیدهای بیرونی، آموزش مدیریت بازاریابی آینده، و جایگاه رقابتی آن در
مقایسه با رقبای موجود را کشف کند. ممیزی برند عناصر استراتژیک مورد نیاز برای بهبود موقعیت
برند و قابلیت های رقابتی در صنعت را ایجاد می کند. هنگامی که یک نام تجاری حسابرسی می
شود، هر کسب و کاری که با عملکرد مالی قوی و موقعیت بازار به پایان می رسد، به احتمال زیاد
یک استراتژی برند به درستی تصور شده و به طور موثر اجرا نشده است.
ممیزی برند بررسی می کند که آیا سهم یک کسب و کار از بازار در حال افزایش، کاهش یا ثبات است.
تعیین می کند که آیا حاشیه سود شرکت در حال بهبود، کاهش و میزان آن در مقایسه با حاشیه سود
رقبای مستقر است یا خیر. علاوه بر این، ممیزی برند روندها در سود خالص یک کسب و کار، بازده سرمایه
گذاری های موجود و ارزش اقتصادی تثبیت شده آن را بررسی می کند. تعیین می کند که آیا کل قدرت مالی
و رتبه اعتباری کسب و کار در حال بهبود یا بدتر شدن است یا خیر. این نوع حسابرسی همچنین تصویر و شهرت
یک کسب و کار را نزد مشتریانش ارزیابی می کند. علاوه بر این، ممیزی برند به دنبال تعیین این است که آیا یک
کسب و کار به عنوان پیشرو در صنعت در فناوری، ارائه نوآوری های محصول یا خدمات، همراه با خدمات استثنایی
به مشتریان، از جمله موضوعات مرتبط دیگری که مشتریان برای تصمیم گیری در مورد برند ترجیحی از آنها استفاده
می کنند، تلقی می شود یا خیر.
آموزش مدیریت بازاریابی
ممیزی برند معمولاً بر روی نقاط قوت و قابلیت های منابع یک کسب و کار تمرکز می کند زیرا اینها عناصری هستند
که رقابت پذیری آن را افزایش می دهند. نقاط قوت رقابتی یک کسب و کار می تواند به اشکال مختلفی وجود داشته
باشد. برخی از این اشکال شامل تخصص ماهر یا مرتبط، داراییهای فیزیکی با ارزش، داراییهای انسانی ارزشمند،
داراییهای ارزشمند سازمانی، داراییهای نامشهود ارزشمند، قابلیتهای رقابتی، دستاوردها و ویژگیهایی است
که کسبوکار را به یک مزیت رقابتی تبدیل میکند، و اتحادها یا سرمایهگذاریهای مشارکتی.
مفهوم اساسی حسابرسی برند این است که تعیین کند که آیا نقاط قوت منابع یک کسب و کار دارایی های رقابتی
هستند یا بدهی های رقابتی. این نوع حسابرسی به دنبال اطمینان از حفظ شایستگی متمایز یک کسب و کار است
که به آن امکان می دهد مزیت رقابتی خود را ایجاد و تقویت کند. علاوه بر این، یک ممیزی برند موفق به دنبال این است
که مشخص کند که یک کسب و کار از چه چیزی به بهترین شکل سرمایه گذاری می کند، سطح تخصص، نقاط قوت
منابع و قوی ترین قابلیت های رقابتی، در حالی که هدف آن شناسایی موقعیت و عملکرد آینده یک کسب و کار است.
استراتژی بازاریابی آموزش مدیریت بازاریابی
مقاله اصلی: استراتژی بازاریابی
دو بخش مشتری اغلب به عنوان هدف انتخاب می شوند زیرا در دو بعد امتیاز بالایی کسب می کنند:
این بخش برای ارائه خدمات جذاب است زیرا بزرگ است، در حال رشد است، خریدهای مکرر انجام می دهد،
به قیمت حساس نیست (یعنی مایل به پرداخت قیمت های بالا) یا عوامل دیگر؛ و
این شرکت منابع و قابلیتهای لازم برای رقابت برای کسبوکار بخش را دارد، میتواند نیازهای آنها را بهتر از
رقبا برآورده کند و میتواند این کار را با سودآوری انجام دهد.[2]
تعریفی که معمولاً از بازاریابی ذکر می شود، صرفاً «برآوردن نیازها به طور سودآور» است.[3]
مفهوم انتخاب بخشهای هدف این است که کسبوکار متعاقباً منابع بیشتری را برای جذب و حفظ مشتریان در ب
خشهای هدف نسبت به سایر مشتریان غیرهدف اختصاص میدهد. در برخی موارد، شرکت ممکن است تا آنجا
پیش برود که مشتریانی را که در بخش هدف آن نیستند دور کند. به عنوان مثال، دربان یک کلوپ شبانه شیک،
ممکن است از ورود افرادی که لباس های نامتعارف دارند، منع کند، زیرا این کسب و کار تصمیمی استراتژیک گرفته
است تا قشر «مد بالا» مشتریان کلوپ های شبانه را هدف قرار دهد.
در ارتباط با تصمیمات هدف، مدیران بازاریابی موقعیت مورد نظری را که می خواهند شرکت، محصول یا نام تجاری
است که محصول یا خدمات شرکت ارائه میدهد که متمایز و برتر از مزایای ارائه شده توسط محصولات رقابتی
است.[4] به عنوان مثال، ولوو به طور سنتی محصولات خود را در بازار خودرو در آمریکای شمالی قرار می دهد تا
به عنوان پیشرو در “ایمنی” شناخته شود، در حالی که BMW به طور سنتی برند خود را به عنوان پیشرو د
در حالت ایده آل، موقعیت یک شرکت را می توان در یک دوره زمانی طولانی حفظ کرد، زیرا شرکت دارای نوعی
مزیت رقابتی پایدار است یا می تواند توسعه دهد.[5] موقعیت یابی همچنین باید به اندازه کافی با بخش هدف
مرتبط باشد به طوری که رفتار خرید مشتریان هدف را هدایت کند.[4] به طور خلاصه، شاخه بازاریابی یک شرکت،
رسیدگی به فروش و محبوبیت محصولات خود در بین مردم و مشتریانش است، زیرا هدف اصلی و نهایی یک
شرکت، رضایت مشتری و بازگشت درآمد است.
برنامه ریزی پیاده سازی